در هشتمین روز چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر، فیلمهای «های پاور» و «اتاقک گلی» رونمایی شد؛ فیلمهایی از که کیفیت چندانی برخوردار نبودند.
به گزارش «تابناک»؛ چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر از چهارشنبه دوازده آبان آغاز شد و تا بیست و دوم بهمن با نمایش ۲۴ فیلم بلند داستانی تداوم خواهد داشت. در میان آثار راه یافته به بخش اصلی و در رزرو بخش اصلی، محمدعلی باشه آهنگر و کیومرث پوراحمد تنها چهرههای پیشکسوتی هستند که فیلمهایشان در این لیست خودنمایی میکند و همگی متعلق به نسل دوم و سوم سینمای ایران هستند.
رضا کیانیان، امیر جعفری، سارا بهرامی، پژمان بازغی و نسیم ادبی هرکدام با بازی در دو فیلم، پرکارترین بازیگران حاضر در دوره چهلم و یکم جشنواره فیلم فجر هستند.
پردیسهای سینمایی آزادی، اطلس مال، ایران مال، زندگی، شهرک، صبامال، کوروش، کیان، گالریا، مگامال، هروی سنتر، هدیش مال و سینماهای استقلال، تماشا، تیراژه 2، جوان، راگا، فرهنگ، نارسیس، شمیران سنتر، مهر شاهد و موزه سینما در تهران میزبان آثار حاضر در جشنواره فجر چهل و یکم هستند.
جزئیات کامل همه فیلمها را از اینجا میتوانید ببینید.
جدول نمایش فیلمها در سینماهای مردمی پایتخت را از اینجا میتوانید دانلود کنید.
همچنین جدول نمایش فیلمها برای صنوف و سازمانها را از اینجا میتوانید دانلود کنید.
علاوه بر این، جدول نمایش فیلمها در استانها را از اینجا میتوانید دانلود کنید.
در هشتمین روز جشنواره فجر، فیلمهای «های پاور» به تهیه کنندگی داود صبوری و کارگردانی محمد عسگری و «اتاقک گلی» به تهیه کنندگی داود صبوری و کارگردانی محمد عسگری رونمایی شد؛ فیلمهایی از که کیفیت چندانی برخوردار نبودند.
همچنین در بخش بین الملل، فیلم سینمایی «شیواما» به کارگردانی (جایشانکار آٰریار) ساعت ۱۵ محصول کشور (هندوستان)، فیلم سینمایی«بدون ایوان دفنم نکن» به کارگردانی (لیوبوف باریسوا) محصول کشور (روسیه) ساعت ۱۷:۳۰، فیلم سینمایی «گل های دیگری» به کارگردانی (یوسکه اوکودا)محصول کشور (ژاپن) ساعت ۲۰ به نمایش درآمد.
های پاور
تهیه کننده: مهدی عظیمی و اباذر جوکار
کارگردان: هادی محمدپور
نویسنده: امیر شایان مهر و هادی محمدپور
فیلمبردار: عارف نامور
بازیگران: اتابک نادری (شهید ستاری)، سپیده خداوردی، الناز اسماعیلی، مهرداد ضیایی، علیرام نورایی (شهید بابایی)، مجید پتکی، رضوان خدامی، آرمان جوکار و هادی محمدپور
خلاصه داستان: روایتی از عملیات والفجر 8 و سرنگونی 78 جنگنده دشمن با نقش آفرینی شهید ستاری و شهید بابایی
نکته قابل توجه: -
چگونه پدافند هوایی ایران در ۲۰ روز ۷۸ هواپیما را شکار کرد؟
هادی محمدپور نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «هایپاور» درباره شکلگیری ایده و طرح این اثر که در چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور دارد، به مهر بیان کرد: داستان «هایپاور» از تماشای کلیپی یک دقیقهای شروع شد. در فضای مجازی کلیپی دیدیم که شهید ستاری در اتاق عملیات رادار با افسر سامانه هاگ خود صحبت و عملیات را رصد میکند. پیگیر ماجرای این کلیپ شدیم و پی بردیم که مربوط به «عملیات والفجر ۸» است که نیروی پدافند هوایی ارتش طی آن در ۲۰ روز بیش از ۷۸ هواپیما را زده است. البته میگویند حتی این تعداد بیشتر نیز بوده است.
وی افزود: این جنگندههای دشمن به دنبال طرحی که شهید ستاری طراحی و تنظیم کرده بود، منهدم و این دستاورد محقق شد. با امیر اباذر جوکار درباره این ایده و طرح صحبت کردیم و ایشان مستنداتی در اختیار ما قرار دادند. امیر سرتیپ براتعلی غلامی در این مسیر به عنوان مشاور کنار ما بودند و حدود سه ماه برایمان از خاطرات و تجربیات خود روایت میکردند. با اینکه پیشکسوت بودند، حوصله زیادی به خرج دادند که من از ایشان بسیار سپاسگزارم.
ین کارگردان درباره علت انتخاب اتابک نادری برای ایفای نقش شهید منصور ستاری در «هایپاور» عنوان کرد: هدف ما از ساخت «هایپاور» ساخت فیلمی درباره زندگینامه شهید ستاری نبود بلکه تفکری که منجر به موفقیت عملیات والفجر ۸ شد را مدنظر داشتیم.. استاد حاتمی برای نقش امیرکبیر یکبار از محمدعلی کشاورز استفاده میکنند و بعد از آن ناصر ملک مطیعی، سعید نیکپور و اتابک نادری هم در آثار دیگری این نقش را بازی میکنند. اگر بگوییم چرا دوباره از مرحوم کشاورز برای ایفای این نقش استفاده نشده است، آیا حرف درستی زدهایم؟! با اتابک نادری در حوزه تئاتر آشنا بودم و بعد از مطرح کردن این پیشنهاد او بازی در این فیلم را پذیرفت. شاید بگویند ظاهر او شبیه به شهید ستاری نیست اما این قضاوت به واسطه این است که این مخاطبان احتمالاً فیلم «منصور» را پیش از این دیدهاند و شاید با آن ذهنیت و تصویر درباره بازیگر نقش شهید ستاری در «هایپاور» قضاوت کنند. اما بر اساس نظر پیشکسوتان و مشاورانی که در ارتش با ما همراهی کردند و با توجه به عکسهایی که دیده بودیم، سعی کردیم اتابک نادری را به این نقش نزدیک کنیم.
چرا هواپیماهای جنگی این فیلم مسلح نبودند؟
نشست خبری فیلم های پاور با حضور تعدادی از عوامل و بازیگران از جمله فرزاد حسنی و اتابک نادری برگزار شد. در ابتدا جوکار با اشاره به روز نیروی هوایی این فیلم را که درباره شهید ستاری بود، به شهدای نیروی هوایی تقدیم کرد.
در ادامه محمدپور درباره نخستین تجربه فیلمسازی خود گفت: ابتدا خواهش میکنم در یک پستی در فضای مجازی از مردم بخواهید که برای امشب که هوا سرد است به مردم شهر من خوی حواسشان باشد و کمک کنند.
او ادامه داد: کار در محیط امنیتی و ساخت فیلم درباره موضوع یا شخصیتی که قبلاً فیلمی از او ساخته شده خیلی سخت بود ولی من راضی هستم چون خدا و تهیهکنندهها میدانند که ما چطور کار کردیم.
شایان مهر نویسنده هم درباره این فیلم کفت: من کار را سفارش گرفتم و بیش از آنکه یک روایت پرتره باشد تاریخی است و اینطور نبود که محوریت بر شهید ستاری باشد. در واقع بخشی از تاریخ از یک زاویه دید روایت شد. من کارم این است و سفارش میگیرم و مینویسم.
اتابک نادری بازیگر اصلی این فیلم هم با اشاره به اینکه سر صحنه فیلمبرداری بوده و چون تکلیف بود خود را به کنفرانس مطبوعاتی رسانده، گفت: شنیدم که بعضی حرف از درو کردن جوایز میزنند ولی جایزه و رتبه هیچ گاه برای من سرنوشت ساز نبوده و تئاتر و سینما و بازیگری خانه من است. برهمین اساس معتقدم اگر هم دلخور باشیم خانه را ترک نمیکنیم.
او افزود: همچنین به عنوان فرزند آذربایجان میگویم که ما در شرایط حادی هستیم و با هموطنان خود که در سرمای جانسوز، بیپناه هستند ابراز همدردی میکنم. از همه خیرین و استادم پرویز پرستویی که در منطقه است و مردم را تنها نگذاشتند تشکر میکنم.
فرزاد حسنی هم با اشاره به حضور خودش در جایگاه مجری نشستهای جشنواره فیلم فجر بیان کرد:همیشه وقتی بحث دفاع مقدس بوده من بدون هیچ حرفی پذیرفتهام، حتی اگر کارم کمتر از این چیزی باشد که در «های پاور» بود.
کارگردان این فیلم در ادامه در پاسخ به اینکه چرا هواپیمای جنگی در فیلم مسلح نبود گفت: شما حتما نظامی هستید چون مخاطب عام متوجه مسلح نبودن هواپیما و نداشتن موشک نمیشوند. همین که هواپیما با یک باک بنزین ۱۲۰ میلیونی را برای ما بلند کردند کار بزرگی بود.
نویسنده و طراح جلوههای ویژه هم در این خصوص گفتند که چون سربازی نرفته بودند خیلی به این جریان مسلط نبودند و وقت کمی هم داشتند تا بخواهند در جلوههای ویژه برای هواپیما موشک بگذارند.
این جمله آنها با شوخی فرزاد حسنی مواجه شد که گفت، مشت فراری دور هم جمع شدهاند.
او همچنین اضافه کرد که شاگرد استاد سمندریان و تارخ بوده و بازیگری برایش تفنن نیست.
وی درباره دلیل حضورش در این نشست در شرایطی که بازیگران زیادی در آن شرکت نکردند گفت: سالیان سال در جشنواره و در این نشستها خدمت خبرنگاران بودم و حالا که فیلم دارم، وظیفه داشتم که دست بسته جلوی شما پاسخگو باشم.
در بخشی دیگر کارگردان فیلم در پرسشی انتقادی به کیفیت فیلم و اینکه آیا فیلم برای سینما ساخته شده یا تلویزیون؟ گفت: آقای جوکار عضو پرسنل شهید ستاری بودند، آیا کسی میداند این شهید چند کیلو وزن داشته؟ این نکته را از این جهت گفتم که بگویم ما سعی کردیم با جزییات دقیق کار کنیم. در این چند روز خداییش هم بازخورد مثبت گرفتیم و هم بازخورد منفی اما مسئله اینجاست که کار من الآن با «منصور» مقایسه میشود و در آن فیلم گریمی از این شهید تصویر شده که کار مرا سخت کرد. من براساس آرشیو و عکسهایی که از دوران سرهنگی شهید ستاری و ۶۴ سالگیاش داشتیم عمل کردم و نمره قبولی به خودم میدهم.
اتابک نادری هم در این باره گفت: من در فیلم «منصور» نقش آیتاله رفسنجانی را داشتم که حذف شد ولی میخواهم بگویم نباید این دو فیلم را و بازیگرانی که نقشی را بازی کردند، مقایسه کنیم چون مهم روایت است.
اتاقک گلی
تهیه کننده: داود صبوری
کارگردان: محمد عسگری
نویسنده: پدرام کریمی
فیلمبردار: شهرام خلج
بازیگران: تورج الوند، آناهیتا افشار، تینو صالحی، فریدون حامدی، هادی شیخالاسلامی، سعید دشتی و سعید زارعی
خلاصه داستان: داستان عاشقانه دو نفر با تمام آرزوها و دغدغههایشان است که در نهایت به عملیات مرصاد و اتفاقهایی که برای روستا و خانه گلی پیش میآید، ختم میشود
نکته قابل توجه: -
در نشست خبری فیلم اتاقک گلی مطرح شد؛
کارگاه قالیبافی نماد اتحاد بود
نشست مطبوعاتیِ فیلم سینمایی «اتاقک گلی» روز چهارشنبه 19 بهمن در سانس دوم برای اصحاب رسانه و جامعه منتقدان در سینمای رسانه (پردیس سینمایی ملت) با حضور عوامل فیلم و با اجرای محمدرضا مقدسیان برگزار شد.
در نشست خبری فیلم سینمایی داوود صبوری تهیه کننده، محمدعلی عسگری کارگردان، پدرام کریمی نویسنده، محسن خدابخشی طراح صحنه حضور دارند.
صبوری در ابتدا درباره وضعیت روحی خود بیان کرد: من دیشب اصلا نخوابیدم آنقدر که استرس داشتم و فکر میکردم خانواده های شهدا میآیند و چه نگاهی دارند.
وی اضافه کرد: از جانب تهیه کننده پیشنهاد قصه به من ارائه شد و در اسفندماه سال گذشته پس از چند ماه به نسخه اولیه فیلمنامه رسیدیم. من به دعوت تهیه کننده فیلم پذیرفتم که این فیلم را علی رغم سختی هایش کار کنم. ولیکن در حوزه سینما هرکاری در حوزه دستیاری داشته ام فیلم هایی داشته ام که پروداکشن سنگینی داشتند و این باعث شد سمت چنین کارهایی بروم. البته بیگ پروداکشن بودن دلیل بر فیلم خوب بودن نیست اما علاقه من در این حوزه است.
کریمی نویسنده فیلم نیز در ادامه درباره قصه بیان کرد: روزهای اول که با تهیه کننده صحبت می کردیم تاکید داشتیم که یک کارگاه قالیبافی در فیلم باشد و مفهوم اون گره ها را در اتحاد برساند. خواستیم بگوییم این اتحاد ایران را می سازد. یک نفر از من پرسید چه زمانی این فیلم را ساخته ایم و نظرش این بود به وقایع امروز می خورد اما این مفاهیم ابدی و ازلی است.
وی اضافه کرد: ما دوست داشتیم داستان را از دوکوهه آغاز میکردیم چون از خیلی قومیت ها در آن منطقه حضور داشتند و این هم برای ما جالب بود که آن را نشان دهیم.
کارگردان در ادامه درباره قهرمان در فیلم عنوان کرد: قهرمان باید در این دسته از فیلم ها باشد اما قهرمانی که از جنس مردم است. ما گاهی قهرمان های دست نیافتی را می بینیم. اینجا همه تلاش اینگونه بود که شاهو که قهرمان قصه است به اندازه خودش فعالیت قهرمانانه انجام می دهد.
وی تصریح کرد: جنگ مقوله ای است که بشر همواره با آن درگیر بوده است درحالیکه دوست دارد در آرامش باشد. ما خواستیم در این فضا قهرمانی داشته باشیم که همانطور که گفتم از میان مردم باشد. درباره رنگ و تنوع شخصیت هم کار شد.
این کارگردان اضافه کرد: او تلاش میکند اهالی روستا را نجات دهد و بعد تلاش میکند وحدتی را ایجاد کند. ما تلاش کردیم که هیچ چهره مثبتی از منافقین نمایش ندهیم. در این جشنواره خیلی فرصت کمی داشتیم اما سعی کردیم همزمان با گروه پیش رویم. کم و کاستی هایی هم حتما در کار بود که می توانست بهتر باشد.
فاطمه صفری طراح لباس عنوان کرد: من ابتدا دستیار در گروه صحنه بودم. شبانه روزی توانستم لباس را به صحنه برسانم.
خدابخشی طراح صحنه عنوان کرد: ما یک روستا را بازسازی و یک روستا را به طور کامل ساختیم. ادوات زیادی استفاده کردیم که به نوعی در پروژه های دفاع مقدس رکوردشکن بود. حدود چهار ماه بازسازی فضا طول کشید و من 9 ماه در این پروژه بودم. ما مقطعی به لحاظ امنیتی نمیشد در منطقهای که حضور داشتیم تیراندازی کنیم و به لحاظ لجیستیکی مجبور شدیم از جلوههای ویژه استفاده کنیم.
کارگردان در ادامه درباره اینکه چگونه بدون استفاده از بازیگران چهره اثر خوبی ساخته است توضیح داد: همه تلاشم این بود که بازیگران مستعدی را پیدا کنم که بازی درخشانی داشته باشند و به سینما معرفی شوند و ماحصل آن را میتوان در فیلم هایی که با کارگردان ها همکاری داشتم دید. اینجا بازیگری داشتیم که تورج الوند که پیش تر او را در فیلم نگهبان شب به رضا میرکریمی معرفی کردم و حالا اینجا هم از او بهره گرفتم. البته اعتقاد دارم فیلم خوب را مجموعهای از عوامل تشکیل میدهند. ترجیح دادم از بازیگرانی استفاده کنم که چهره شناخته شدهای در سینما نباشند. علی رغم اینکه که الوند قبلا کار کرده و حتی آناهیتا افشار هم همینطور بود. برخی از بازیگران هم به دلیل شباهت به برخی شهدا از میان بازیگران تاتر انتخاب شدند.
وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه سکانسی را از فیلم مجیدی وام گرفته است یا خیر گفت: مگر میشود دانش آموخته استادی باشید و از او تأثیر نگیرید. همکاری با مجیدی و میرکریمی در من اثرگذار بوده است اما اینگونه نبوده است که بخواهم از آثارشان به صورت مشخص استفاده کنم.
کارگردان در پاسخ به سوالی درباره پایان بندی فیلم عنوان کرد: پایان بندی فیلم تا به فیلمبرداری برسد پایان های مختلفی داشت اما ارکان اصلی فیلم تصمیم گرفتند که به این پایان بندی برسیم. تلفیق صحنههای حماسی و تغزلی نگاه ما بوده است.
وی در پاسخ به انتقادی درباره نمایش صحنههای خشونت در فیلم عنوان کرد: مگر میشود خشونت را در جنگ نشان نداد وگرنه خشونت جنگ درنمیآید. فکر میکنم اگر خشونت به میزان کافی نباشد اصلا فیلم باورپذیر نمیشود.
کارگردان در بخش دیگر درباره برخی ایرادها در فیلم گفت: ما در برههای از التهابات کشور قرار گرفتیم که محدودیتهای برای تولید فیلم داشتیم و شاید برخی از ایرادها مثل شلیک گلوله را خودمان میدانستیم. اگر جایی غلوآمیز بوده است اصلاح میکنم.
نویسنده هم درباره خشونت گفت: اگر ما میخواستیم کاری را که منافقین کردند در فیلم نمایش می دادیم اصلا قابل پخش نبود. ما تعدیل کردیم که بتوان نمایش داد. آنها چشم یک شهید را درآورده بودند یا کارهای بدتر که نمیشد نشان داد. ما نمونههای داشتیم که دوربین سمت منافقین میرود و اینها برای مخاطبان سمپات می شود اما ما نمی خواستیم اینگونه شود.
وی درباره اینکه چقدر فیلمنامه با واقعیت عملیات مرصاد نزدیک بوده است گفت: تمام اتفاقاتی که می بینید سعی کردیم به واقعیت عملیات مرصاد وفادار باشیم. سعید غلامعلی رجبی همان ابتدای ماجرا در واقعیت شهید می شوند ولی ما دوست داشتیم بهش بیشتری او را داشته باشیم.
کارگردان درباره بازیگران فیلم گفت: برخی بازیگران از همان ابتدا انتخاب شدند و انتخاب اول ما بودند.
تهیه کننده در ادامه درباره برخی دیالوگ های طولانی در جنگ که در فیلم نمایش داده شد اظهار کرد: در جنگ باید در لحظه تصمیم گرفت و در لحظه اقدام کرد. در فیلم شاید نباید خیلی دیالوگ داشت اما در صحنه و جنگ باید آنقدر دیالوگ کنید تا قانع کنید. ما سعی کردیم موضوع مورد نظر را انعکاس دهیم.
کارگردان درباره بخشی از درام داستان عنوان کرد: بزرگترین داستانی که در بخش دوم فیلم وجود دارد قرار است عدهای رزمنده بروند و عدهای از اهالی روستا را نجات دهند و در خلال این عملیات ایثار و فداکاری را میبینیم.
نویسنده هم درباره کارهای شاخص سینمایی جهان عنوان کرد: در برخی فیلمهای شاخص همه طرحها ساده است مثل «نجات سرباز رایان» که طرح اصلی ساده است با این حال ما در این کار چند داستان داریم و آنچنان هم ساده نیست.
نویسنده درباره حوزه فیلمنامه نویسی علیرغم اینکه به عنوان مجری هم فعالیت دارد گفت: کار اصلی من فیلمنامه نویسی است که البته براساس رشتهام باید نمایشنامه نویسی باشد اما چون پول ندارد سمت سینما آمدهام (میخندد) وگرنه حوزه اصلیتر کاری من اجراست.
تهیه کننده در ادامه در پاسخ به سوالاتی درباره سهم مشارکت نهادها در فیلم گفت: یک فیلم اجتماعی در حداقلی ترین شرایط با یک تک بازیگر زیر 15 میلیارد تمام نمی شود.
تهیه کننده عنوان کرد: یقینا فیلم های دفاع مقدسی به دلیل فضای معنوی نیاز دارد هزینهها به درستی صورت گیرد. من تمام تلاشم را کردم که از ظرفیت استان کرمانشاه بهره بگیرم. به جرات میتوانم بگویم این پروداکشن، در نقطه مرزی کشور، با حدود 75 دستگاه ادوات جنگی در تاریخ دفاع مقدس بیسابقه است. هیچ فوتبالیستی نمیگوید چه قراردادی بسته است و این حرفه ای است اما این را میگویم که این ارزانترین فیلمی بوده است که من ساختهام.
من این کار را با لطف موزه دفاع مقدس شروع کردم که زیرمجموعه بنیاد حفظ آثار است. بعد دوستان گفتند که باید مشارکت بیاورم. بنیاد روایت فتح ادوات مختلفی را در اختیار ما گذاشت و من هم از آنها خواهش کردم که از ما پول نگیرند.
رئیس سازمان سینمایی: منعی برای حضور بازیگرانی که کشف حجاب کردند نیست
رئیس سازمان سینمایی گفت: اگر کسی کشف حجاب کرده است اما هنوز حاضر است با حجاب در یک فیلم حضور داشته باشد قطعاً قرار نیست ما مانع او بشویم. هر کس در هر شرایطی احساس میکند اشتباه کرده و میخواهد بازگردد، حتماً راه برایش باز است.
محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی در ایرنا گفت: حتی کسانی که در وقایع اخیر موضعگیری داشتهاند هم همین وضعیت را دارند. برخی از من میپرسند آنهایی که در این جریانات کشف حجاب کردهاند قرار است چه اتفاقی برایشان رخ دهد. من میگویم اگر کسی کشف حجاب کرده است، در نظام جمهوری اسلامی ایران قرار نیست بدون حجاب هم در فیلمهای حضور داشته باشد.
وی افزود: ما سینمای بیحجاب نداریم. سینمای ما چارچوب و تعریف خودش را دارد. سینمای ما قرار نیست به دهه ۴۰ و ۵۰ بازگردد. حالا اگر خانمی کشف حجاب کرده اما هنوز حاضر است با حجاب در یک فیلم حضور داشته باشد، یعنی در عمل میگوید من اشتباه کردهام و میخواهم به عرصه فعالیت بازگردم، قطعاً قرار نیست ما مانع او بشویم. هر کس در هر شرایطی احساس میکند اشتباه کرده و میخواهد بازگردد، حتماً راه برایش باز است.
وی افزود: قواعد نظام جمهوری اسلامی ایران هم مشخص و معلوم است. ما که نمیتوانیم قانونگذاری جدیدی انجام دهیم. ما هم داریم براساس قوانین موجود وظایف خود را انجام میدهیم. شاید کسی بگوید من دیگر اصلاً نمیخواهم در این سینما فعالیت داشته باشم، این یک تصمیم شخصی است. کسی اما میگوید من امسال در شرایطی نبودم کار کنم و از تروریسم رسانهای موجود میترسیدم. اکثر بازیگران ما در حال حاضر همین شرایط را دارند و من با آنها صحبت که میکنم میگویند در این شرایط میترسیم و من به آنها حق میدهم. قطعاً این فضا یک فضای پوشالی است و قطعاً باید شکسته شود.
خزاعی تأکید کرد: ما میگوئیم اگر کسی تصمیم به فعالیت در این شرایط گرفته است، ما در خدمت او هستیم اما آنها که تصمیم نهایی خود را گرفتهاند که در این سینما نباشند و دیگر فیلمی نسازند و یا میخواهند مهاجرت کنند، اینها مربوط به سلایق و تصمیمات فردی آنها است به مدیریت فرهنگی بازنمیگردد. تأکید میکنم هر کس علاقه داشته باشد تحت لوای قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت کند، هیچ مشکلی در مسیر فعالیت او وجود نخواهد داشت.
وی افزود: همین که یک نفر میگوید من اشتباه کردهام و در یک مقطع تحت تأثیر فضای رسانهای دست به تصمیم و یا موضع خاصی زدهام و الان میخواهم به عرصه فعالیت بازگردم و میخواهم با حجاب کارم را ادامه دهم، این پذیرفته شده است. ما تا جایی که امکانپذیر باشد و دوستان بپذیرند که طبق قواعد کار کنند، پذیرای همه دوستان هستیم. کسی که میخواهد خارج از قواعد کار کند و میگوید نظام جمهوری اسلامی ایران را قبول ندارم، طبیعتاً سینمای جمهوری اسلامی ایران را هم نمیتواند قبول داشته باشد. قرار نیست کسی معیشتش از این سینما باشد اما در مباحث سیاسی اهل جای دیگری باشد.
«وابل» هم به اکران مردمی «فجر» نرسید
فیلم سینمایی «وابل» به کارگردانی تورج اصلانی که قرار بود از امروز اکران خود را در سینماهای مردمی آغاز کند، به دلیل آماده نبودن نسخه نهایی به اولین سانسهای نمایش خود نرسیده و فیلم دیگری جایگزین آن شده است. حالا این دومین فیلم جشنواره چهلویکم فجر است که به دلیل طولانی شدن مراحل فنی باعث تغییر در برنامهریزی اکرانهای مردمی شده است.
«گلهای باوارده»نیز که سانسهای نمایش آن با «اتاقک گلی» جا به جا شده، قرار بود با تأخیر یک روزه امروز در سینماهای مردمی اکران شود، اما باز هم نمایش آن لغو شده است و مشخص نیست این فیلم چه زمانی برای رونمایی آماده خواهد شد.
بازگشت «گل های باوارده» به پردیس ملت
فیلم سینمایی «گل های باوارده» که در روز سه شنبه 18 بهمن با وجود حضور وزرای فرهنگ و نفت اکران نشد و یک وضعیت عجیب در کاخ جشنواره با نمایش یک فیلم در روز را رقم زد، روز پنجشنبه ۲۰ بهمن ماه در سانس چهارم اکران میشود.
قالیباف به تماشای «اتاقک گلی» رفت
محمدباقر قالیباف شامگاه امشب سهشنبه (۱۸ بهمن ماه) در حوزه هنری حضور پیدا کرد. قالیباف در حوزه هنری به تماشای فیلم «اتاقک گلی» از فیلمهای حاضر در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر نشست.
فیلم سینمایی «اتاقک گلی» روایتی است عاشقانه که در جریان عملیات مرصاد رخ میدهد. این فیلم به کارگردانی محمد عسگری و تهیهکنندگی داود صبوری ساخته شده و محصول مشترک بنیاد شهید و امور ایثارگران، بنیاد فرهنگی روایت فتح و موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است.
سختیهای سرِ پا کردن سیرک در سینما
امیرحسین حداد طراح صحنه فیلم «بعد از رفتن» در گفتوگویی با ایسنا درباره طراحی صحنه فیلم «بعد از رفتن» ساخته رضا نجاتی که چند روز قبل در سینمای رسانه جشنواره فیلم فجر رونمایی شد، بیان کرد: در ابتدای امر که یک فیلمنامه را میخوانید، تمامی ایدهها و خلاقیتهایی که جایی برای کار کردن دارند کدهایی را در ذهن هر طراح صحنه فعال میکنند و در این فیلم توالی لوکیشینها به گونهای بود قابلیت زیادی برای کار خلاقانه کردن داشت.
او افزود: یکی از این لوکیشنها سیرک بود که برای آن چند ایده به ذهن ما رسید ولی نکته مهم این بود که حافظه بصری مخاطب سینمای ایران ، سیرک را با یک تصویر و اِلمانهای خاص در ذهن دارد و ما باید این فضا را تداعی میکردیم. در پیگیریهایمان دوستی را پیدا کردیم که از او خواستیم همکاری کند تا بکگراند ما یک شهربازی باشد و سیرک هم داشته باشیم. این اتفاق انجام شد ولی مسیر سر پا کردن سیرک در آن شبهای سرد بسیار سخت بود و کار سختتر این بود که باید به شکلی کار انجام میشد تا از زاویهای که قرار بود پلان گرفته شود تمام عناصر رنگی و فاکتورهای بصری لازم دیده شود، چون ابعاد کار آن قدر بزرگ بود که باید در دکوپاژ همه چیز لحاظ می شد.
وی یادآوری کرد: البته قصد ندارم بگویم کار خیلی عجیب و غریبی انجام دادیم اما همین برپا کردن سیرک بسیار سخت بود، بخصوص آنکه حافظه بصری مخاطب ایرانی تازگیها چنین تصویری را ندیده است.
حداد درباره سختیهای طراحی صحنه با توجه به بالا رفتن هزینه ساخت فیلم گفت: چرخه اقتصاد سینما به قدری سخت شده که خود عوامل باید دست به دست هم دهند تا یک فیلم ساخته شود و تهیه کننده هم زور آن را داشته باشد که باز هم بخواهد فیلم بسازد وگرنه شرایط به گونهای است که یک تهیهکننده بعد از ساخت یک فیلم میتواند عطای فیلمسازی را به لقایش ببخشد. درباره این پروژه هم جدا از هرگونه تعریف و تمجید چاپلوسانه تاکید میکنم که آقای بابایی از معدود تهیهکنندگانی بود که اختیار تام حتی در زمینه اقتصادی میداد تا آن چیزی که به فیلم کمک میکند، انجام شود. پشتیبانی او برای من به عنوان طراح صحنه این اختیار را میداد که بهترین کار را انجام دهم و البته مراقبت هم میکردم.
وی ادامه داد:از این منظر باعث خوشحالی است که نسل تهیهکنندگان جوان و با دانش به سینما وارد میشوند. البته با وجود مشکلاتی که در چرخه اقتصادی سینما وجود دارد معتقدم که طراحی صحنه یک شکل و اندازه و وجاهت دیگری پیدا کرده و حالا میتوانیم بگوییم مثلث هنری یک فیلم یعنی کارگردان، فیلمبردار و طراح صحنه به شدت قابل اعتنا شده است. اگر طراحی صحنه تا دو دهه قبل یک نهال کوچک بود، الان به درخت راست قامت و مهمی در یک فیلم تبدیل شده است که جایگاه آن در فیلمها و سریالهای شبکه نمایش خانگی سالهای اخیر مشخص است.
حداد در پایان یادآور شد که در جشنواره فجر امسال فقط فیلم «بعد از رفتن» را داشته و افزود: متاسفانه فیلم «رکسانا» کار آقای پرویز شهبازی به جشنواره نرسید که فیلم خیلی خوبی شده ولی تدوین آن با وسواسهای آقای شهبازی تمام نشد که به جشنواره برسد و میدانم که هنوز هم در مرحله صداگذاری است. این فیلم هم از آن دست آثاری است که سینمای ایران مدتهاست شبیه آن را نداشته است.
سینمای ایران گرفتار کپی کردن موسیقی متن شده است
پیام آزادی، خالق موسیقی متن فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج»، در خصوص شباهت موسیقی متن برخی آثار حاضر در جشنواره فیلم فجر با آثار شاخص جهانی به ایلنا گفت: بعضا این اتفاق رخ میدهد که با شنیدن موسیقی متن یک فیلم به یاد فیلم دیگری میافتیم و این امری خطرناک در حوزه سینماست. این اتفاق به این معناست که قانون کپی رایت رعایت نشده و سازنده اقدامی به دور از اخلاق حرفهای انجام داده است.
وی افزود: از سوی دیگر بعضا دیده میشود که سازنده موسیقی متن فیلم، به یک موسیقی متن دیگر مراجعه میکند و با شنیدن آن تلاش میکند تا جنس آن را درک و یک نوا در همان حوزه خلق کند که این امر نمیتواند اشتباه باشد.
آزادی ادامه داد: این معضل با موزیک ادیتورها قابل حل است زیرا موزیک ادیتورها رابط بین کارگردان و خالقان موسیقی متن هستند. کارگردانها برای مثال زمانی که میخواهند فیلمی شبیه به گلادیاتور بسازند به موزیک ادیتورهای خود میگویند که چنین موسیقی مدنظرشان است و باید از سازهای مشابه استفاده شود.
وی افزود: شنیدن موسیقی فیلم دیگر در این جا موضوعیت پیدا میکند تا فضای ذهنی کارگردان درک شود. در این شرایط فقط باید قاب و چارچوب برداشته شود و گامی دیگر برداشته نشود تا کپی رایت صورت نگیرد.
آهنگساز فیلم هفت بهارنارنج تصریح کرد: موزیسینها امروز ضرورت دارد که به قانون کپی رایت احترام بگذارند و ملودی مختص خود را خلق کنند و اگر این اتفاق رخ نمیدهد باید عنوان کنند که از چه اثری الهام گرفتهاند. زمانی که ملودی اثر منحصربفرد باشد، مشخصا بیننده را به یاد فیلم دیگری نمیاندازد. موزیک ادیتورها با نوازندهها ارتباط تنگاتنگی دارند و عنوان میکنند که در چه لحظاتی از فیلم به موسیقی متن نیاز است و از چه ملودی باید استفاده شود.
پیام آزادی خاطرنشان کرد: امروز متاسفانه سینمای ایران گرفتار کپی کردن موسیقی متن شده است و یکی از علتهای آن نیز این است که آهنگسازان هم زمان درگیر سه یا چهار پروژه میشوند و فرصت نمیکنند تا اثری منحصربفرد خلق کنند زیرا اساسا ذهن جواب نمیدهد و این توانایی را ندارد.
وی افزود: من در برههای از زمان با رامین جوادی، خالق موسیقی متن سریال بازی تاج و تخت همکاری داشتم و در این همکاری قرار بود موسیقی متن فصل سوم سریال «وست ورلد» طراحی شود. در این همکاری شاهد بودیم که رامین جوادی تا یک مدت زمانی قرارداد دارد و نباید ذهن خود را درگیر کار دیگری میکرد و اگر پروژهای دیگر را قصد داشت قبول کند، پروژه را به دستیار خود واگذار میکرد.
این آهنگساز ایرانی توضیح داد: در هیچ کجای دنیا شاهد این موضوع نیستیم که یک آهنگساز در یک جشنواره چندین کار داشته باشد و همواره تلاش میشود تا ذهن معطوف به یک پروژه باشد تا کیفیت کار بالا باشد. مشخصا نمیشود یک آهنگساز صبح روی یک پروژه جنگی کار کند و بعد از ظهر همان روز موسیقی متن یک اثر اجتماعی را بنوازد اما این اتفاق در ایران در حال رخ دادن است و نتیجه آن همین موضوع میشود که برخی آثار یادآور فیلم های دیگر میشوند.
پیام آزادی در خصوص موسیقی متن فیلم سینمایی «هفت بهار نارنج» و تاثیر محیط بر این موسیقی متن گفت: فضای فیلمی محیطی خلوت است. در منطقهای روستایی که تقریبا در اطراف آن هیچ سکونتگاهی نیست. پیرمرد تنها و خانه ویلایی دورافتاده سبب شد تا ما نیز در موسیقی متن فیلم از نوایی استفاده کنیم که جنس نسبتا سردی دارد. برهمین اساس در ابتدا بار دراماتیک به موسیقی ندادیم و تلاش کردیم تا موسیقی جنبه های رویایی خود را حفظ کند.
وی اظهار کرد: پس از این وارد فاز دوم موسیقی متن فیلم شدیم و در این فاز بیشتر جنبه دراماتیک موسیقی متن شنیده میشد. سازهای زهی، سه تار و کمانچه در این دقایق به کمک ما آمدند تا احساسات مخاطب بیشتر برانگیخته شود.در نواختن سازهای زهی تنهایی به شکلی مشخص با فضای سرد ابتدای فیلم تلفیق شد و آنچه شنیدید محصول همین شیوه بود.